سایت در حال بارگزاری ست، لطفا شکیبا باشید
شهر زیارتی پایدار
  • 1400/01/08

شهر زیارتی پایدار

سایت تخصصی هتلداری و گردشگری تخصصی ایران

www.Mehranmir.com

نویسندگان: مژگان عظیمی هاشمی، جعفر خیرخواهان، سعید شریعتی، رضا رضوانی

تاملی بر مفهوم شهر زیارتی پایدار (الزامات و محدودیت ها)

چکیده

شهر مقدس مشهد به دلیل وجود مضجع شریف رضوی (ع) شهری زیارتی و مورد احترام شیعیان جهان است و شایسته است که با وجود این موقعیت در بین کلان شهرهای ایران و جهان اسلام، جایگاه خود را تا تحقق شهر زیارتی مطلوب مورد نظر قرار دهد. این نوشتار با تلفیق سه مفهوم شهر پایدار، گردشگری مذهبی یا زیارت به عنوان گونه خاصی از گردشگری و شهر اسلامی، با ارائه مفهوم "شهر زیارتی- اسلامی پایدار" در مقام واکاوی و تدقیق مولفه­های شهر زیارتی مطلوب است. اگر پایداری شهر مستلزم ویژگی‌ها و مولفه‌های گوناگون طبیعی و فیزیکی، اجتماعی و فرهنگی و اسلامی بودن شهر ناظر بر میزان تطابق قالب­های ذهنی و عینی شهر با آموزه­های اسلامی تلقی گردد،  لذا شهر زیارتی- اسلامی پایدار نیز شهری زیارتی است که با توجه نظری و عملی به آموزه­های  دین اسلام، مجموعه­ای از تعاملات پیچیده‌ی بین ابعاد اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، جمعیتی، منابع، محیطی، علم و فناوری، و آموزشی و ... را با فرآیندهای توسعه‌ای سیستمی، کل‌گرایانه و پویا مد نظر قرار داده  و اهداف اصلی آن تعالی معنوی، اصلاح کیفیت جامعه میزبان، تامین تجارب کیفی زائران و حفظ محیط زیست به عنوان میراث الهی است. این نوشتار قصد دارد با  به کارگیری دو مدل مفهومی کنش (پارسونز) و واقعه اجتماعی  تام (گورویچ) و تطبیق آن با شهر زیارتی، ملاحظات محیطی و زیرساخت­های شهری، مدیریت و سیاستگذاری، اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی شهر زیارتی- اسلامی پایدار را مورد بحث و بررسی قرار دهد.

 

مفاهیم کلیدی: شهر زیارتی، شهرپایدار، شهر زیارتی-اسلامی پایدار، مدل مفهومی کنش، مدل واقعه اجتماعی تام

 

 

 

 

مقدمه

شهر مقدس مشهد به دلیل وجود مضجع شریف رضوی (ع) شهری زیارتی و مورد احترام شیعیان جهان است و شایسته است که با وجود این موقعیت در بین کلان شهرهای ایران و جهان اسلام، جایگاه خود را تا تحقق شهر زیارتی مطلوب مورد نظر قرار دهد. اگر یکی از اهداف اصلی در سیاستگذاری این شهر زیارتی، ارتقاءتجربه زیارت زائران حرم رضوی و تعمیق زیارت باشد، مستلزم آن است که با اتخاذ تفکری سیستمی مجموعه عناصری که برای تحقق این هدف با یکدیگر ارتباط متقابل دارند، شناسایی شوند. سیستم مجموعه عناصر فعالی است که در زمان و مکان خاص با نوعی کنترل و تصمیم گیرندگی و ارزیابی به هم مربوط هستند (واسطی، 1388: 235، به نقل از فرشاد ،1362). سسیتم متضمن همکاری و تضاعف نیروها و به منزله یک کل است (واسطی، 1388: 235، به نقل از حمیدی زاده ،1379). مولفه های اصلی یک سیستم شامل اجزا و عناصر، روابط بین اجزا، هدف، مرز سیستم، محیط آن، جریان سیستم، بازخورد و پایداری آن است (همان:236). لذا شهر زیارتی مشهد به منزله یک سیستم و کلیتی واحد که هدف اصلی آن ارتقاء تجربه زیارتی زائرین حرم مطهر رضوی است از این جهت شایان بررسی است که چه ارتباطاتی بین عناصر سازنده این سیستم برقرار بوده و از چه ساختاری برخوردار است؟

بر این اساس نگرش سیستمی به عنوان یک فرانظریه می­تواند با طراحی مدل و الگو و شبیه­سازی واقعیات، نظام نظری منسجمی برای تشریح پدیده­ها و فعل و انفعالات میان آنها ارائه دهد. اصولا مدل­های نظری در هر علمی نقش راهنمایی و تنظیم کنندگی فکری را دارا بوده و می­توانند مبنای مناسبی برای تفکر نظام­مند و متعاقب آن برنامه­ریزی نظام­مند باشند. رویکرد سیستمی در ادبیات گردشگری نیز اشاعه یافته است (کروو،1967؛ وهاب، 1977؛لی پر، 1979؛ سیسا، 1985؛ گتز،1986؛ بنی، 1988 ؛ بولون، 1995و مارتینز،2005). لی پر (1979)گردشگری را یک سیستم باز می­داند که از پنج عنصر متقابلا مرتبط، عناصری که عنصر انسانی پویا هستند، گردشگران؛ سه عنصر جغرافیایی: نواحی تولیدی، راه های حمل و نقل، ناحیه مقصد؛ عنصر اقتصادی، صنعت گردشگری تشکیل شده است. این پنج عنصر به شکل کاربردی و محیطی مرتبط هستند و رابطه متقابل فیزیکی، تکنولوژیکی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی دارند (لی پر 1979). گردشگری نرم از دیدگاه ون دورن نوعی رویکرد سیستمی به گردشگری است که علاوه بر ابعاد اقتصادی وفناوری آثار محیطی و اجتماعی- فرهنگی گردشگری را در نظر دارد. ماتیسون و وال نیز مدل­های سیستمی کلی را ارائه داده و تقسیمات مفیدی در مطالعات گردشگری در سه جزء کلی: پویا (تقاضا و سفر)؛ ایستا ( عرضه / ماندن در مقصد)؛ و اثرات غیر مستقیم (فشارها) انجام داده­اند. مدل های گردشگری را می­توان در مورد تمامی سیستم­ها با زیر سیستم­ها و همچنین برای مقیاس­های مکانی متفاوت - پروژه/سایت، محلی/ منطقه­ای ،  ملی/ بین المللی- به کار برد.

بنابراین اتخاذ یک رویکرد سیستمی به شهر زیارتی و پدیده زیارت و گردشگری مذهبی مستلزم آن است که عناصر سیستم مورد مداقه قرار گرفته و وجوه گوناگون محیطی و کالبدی (دسترسی سریع به انواع کالا و خدمات ضروري مورد نیاز، دسترسی سریع به امکانات حمل و نقل شهري مطلوب، ترافیک، زبیایی محیط شهري با در نظر گرفتن نمادهای متناسب فرهنگی، فضاي سبز)، سیاسی (قوانین، سیاست گذاری و مدیریت)، اقتصادی (رقابت­پذیری فعالیت­های اقتصادی و تجاری، طرح­های سرمایه­گذاری) و اجتماعی– فرهنگی (نظم، هنجارهای اجتماعی، امنیت، فرهنگ میزبانی، تعاملات اجتماعی و فرهنگی زائر و مجاور و .....) مد نظر قرار گیرد. در این راستا نخست مفاهیم اصلی تعریف می شوند و سپس با بیان دو فرانظریه نظریه عمومی کنش و مدل واقعه اجتماعی سعی در تدقیق مولفه های چهارگانه محیطی و اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و فرهنگی شهر زیارتی خواهیم داشت.                         

 

شهر زیارتی

در مطالعات شهری، مراکز اجتماعی که معتقدات مذهبی، قویترین عامل جغرافیایی در ایجاد این گونه شهرها به شمار می­روند، شهر زیارتی نامیده می­شوند. این قبیل شهرها معمولا در اطراف معابد و بقاع متبرکه به وجود می­آیند و امر زیارت این اماکن متبرکه با توسعه حمل و نقل و تسهیل تردد، رونق کم کم شهری را به وجود می­آورد که نمونه­های آن در مشرق زمین فراوان است. نقش زیارتگاهی این قبیل شهرها تنها با انجام مراسم مذهبی خود ساکنان شهر تبیین شدنی نیست. مگر آنکه شهر بتواند به طور مستمر و یا فصلی پیروان مذاهب را به تعداد زیاد از مناطق دور دست به سوی خود جلب کند. اصولا در این گونه شهرها بعضی از فعالیتهای خاص اهمیت پیدا می­کند از جمله این فعالیتها مهمانداری و پذیرایی از زائران است که در تمام فصول جریان دارد. حوزه نفوذ و میدان جاذبه شهرهای مذهبی با یکدیگر تفاوت دارند و شهرهایی در مقیاس جهانی (مانند شهر مکه)، منطقه­ای (چون نجف، کربلا، مشهد، قم) و یا ملی را شامل می شوند.

شهر اسلامی

رواج تعبیر "شهر اسلامی" و اطلاق آن به شهرهای مسلمان( به ویژه "شهر اسلامی" نامیده شدن شهرهای تاریخی ممالک اسلامی یا شهرهای مسلمان نشین) با این فرض که این شهرها، از نظر کالبدی، جلوه­گاه و تجلی خاصی از اصول و ارزش­های اسلامی بوده و به این ترتیب از شهرهای سایر تمدن­ها و فرهنگ­ها متمایز می­باشند، از قرن نوزدهم میلادی و به وسیله مستشرقین آغاز شد، که بعدها این تعبیر در ادبیات غرب نیز از سوی خاورشناسان تثبیت شد. (نقی زاده، 1389) با این حال، برخی از محققان، شهر اسلامی را فاقد هویتی مستقل می­دانند و بر این مبنا، شهرهای کشورهای اسلامی را باید شهرهای دوران بعد از اسلام و یا شهرهای سرزمین­های اسلامی نامید (مومنی، 1365: 26- 73). دین اسلام پس از گسترش  در سرزمین­های مختلف، به تدریج ماهیت کالبدی و اجتماعی شهرهای واقع در این محدوده را با تغییراتی برگرفته از ارزش­های خود مواجه ساخت که محققان اروپایی در بررسی این شهرها از آن­ها به شهرهای اسلامی تعبیر می­کنند. شهرهای اسلامی در چهارچوب فرهنگ نشات گرفته از دین اسلام ایجاد شده یا رشد یافته­اند. واژه شهر اسلامی به طور عام به شهرهای واقع در قلمرو حاکمیت قوانین، مقررات، ارزش­ها و اعتقادات اسلامی در پهنه های وسیعی از جهان با مرکزیت خاورمیانه و شمال آفریقا اطلاق می­شود. این پهنه از اقیانوس اطلس تا دریای چین، از خلیج گینه تا آسیای مرکزی، از بالکان تا اندونزی و از شاخ آفریقا تا خلیج بنگال گسترده است. تمام نواحی فوق در خصوصیات کالبدی و اجتماعی متاثر از فرهنگ اسلامی یا فرمانروایان و سلاطین مسلمان با یکدیگر دارای نقاط مشترکی هستند و شهر اسلامی را می­توان شهری دانست که در آن مظاهر تمدن اسلامی نمود داشته و هر یک از اجزای چنین شهری، یادآور حضور خداوند است (باقری، 1386: 86-7 ). به عبارت دیگر، شهر اسلامی مبلغ و تجلی­گاه توحید، تذکر جامعه به عبودیت آنان در برابر خالق یکتا، شهری با وحدت جامعه و نه تفرق مردم است (تقی زاده، 1378: 47 -60 ). عناصر اصلی شهر اسلامی مسجد و بازار هستند. مسجد در شهر مهم­ترین بنای عمومی تلقی شده و در تفکرات مربوط به شهرسازی اسلامی موقعیت اساسی داشته است. این مساجد ابتدا در کنار شهرها بنا می­شد تا این که در طی زمان قلب شهرها پذیرای آن­ها گردید (مشهدی زاده  دهاقانی،1373: 281 ). امروزه نیز در شهرهای اسلامی به فراخور گستردگی و جمعیت آنان تعداد قابل توجهی مساجد بزرگ و کوچک وجود دارد که نقش عمده­ای در منظر غالب شهرها ایفا می­کنند( پاک نژاد، 1355 : 117) اساسا" فضای بازار تنها به داد و ستد و بازرگانی اختصاص نداشت. بلکه به مثابه مهم ترین شاهراه حیاتی شهر برخی عناصر مهم شهری را در خود جای می­داد. بازار از نظر کارکردهای اقتصادی و اجتماعی، قدرت و دامنه نفوذ وسیعی داشت. می­توان عنوان داشت شهر اسلامی، شهری است که همه نیازهای معنوی و روانی و فیزیولوژیکی ساکنان و اهل خویش را تامین نموده و هیچ نیازی را مغفول نگذارد و می­توان گفت که شهر اسلامی یک مفهوم و یک صورت است که مبانی و ارکان و صفات و اُسوه­ی آن از قرآن کریم قابل استنتاج و استنباط است و تحقق آن در عالم خارج، بسته به شرایط زمان و مکان و امکانات در دسترس، تجلیات متفاوتی خواهد داشت. در نتیجه شهرهای مسلمانان (و حتی شهرهای غیر مسلمانان) در دوران­ها و سرزمین­ها و دانش متفاوت در متجلی ساختن آن، توان متفاوتی دارند (نقی­زاده 1389). به این ترتیب هر شهری به اندازه­ا­ی اسلامی است که: بتواند آن "شهر اسلامی" را که ساخته شده و مدیریت شده توسط "انسان کامل" و محل زیست اوست را متجلی و متجسد سازد. ­عالی­ترین نسخه­ی شهر اسلامی، شهری است که فضای حیات طیبه­ی انسان کاملی است که مطابق آنچه خدایش گفته است و فطرتش به آن می­خواند در زندگی دنیایی خویش مشی می­کند ( نقی­زاده 1389).

شهر پایدار

مفهوم شهر پایدار یک بازتاب جامع از تعاملات و سازوکارهای به هم مرتبط پیچیده‌ای است که بین ابعاد اجتماعی، اقتصادی، جمعیتی، منابع، محیط، علم و فناوری، و آموزش وجود دارد. وضعیت پایداری یک شهر نه تنها به وضعیت مجزای هر کدام از این ابعاد بلکه به نسبت، ساختار و سازوکارهای به هم مرتبط آن نیز وابسته است. ساخت شهر پایدار دارای فرآیندهای توسعه‌ای سیستمی، کل‌گرایانه و پویا است که با هدف حفظ توزیع کارآمد منابع و بازسازی بهینه در یک مقیاس زمانی- فضایی و بهبود کیفیت شهرها و سطح نوسازی آنهاست. این مفهوم ما را در نیل به نیازهای توسعه شهری کنونی بدون نقض توانایی شهرهای آتی برای رفع نیازهای توسعه‌ای خود، یاری خواهد نمود. این مفهوم در ذیل مفهوم توسعه پایدار و گردشگری پایدار نیز قابل بازخوانی است. گزارش کمیسیون جهانی محیط زیست و توسعه باعث عمومیت یافتن مفهوم توسعه پایدار در اواخر دهه 1980 شد که آن را به عنوان «توسعه‌ای که نیازهای حال را بدون نقض توانایی نسل‌های آتی برای رفع نیازهای خود، مرتفع می‌سازد» (1987:43WCED,) تعریف نمود. توسعه پایدار با توازن بخشیدن به دو گرایش متناقض (رشد پیوسته و حفظ محیط زیست)، امکان جذب توسعه اقتصادی پیوسته‌ای که به ظرفیت‌های محیطی، اجتماعی- فرهنگی و یا اقتصادی کره زمین صدمه‌ای وارد نمی‌کند را بازنمایی می‌کند. مفهوم گردشگری پایدار نیز به مثابه کاربست ایده توسعه پایدار در بخش گردشگری است و عبارت است از، شکلی از توسعه گردشگری که نیازهای نسل حاضر را بدون نقض توانایی نسل‌های آتی برای رفع نیازهای خود، مرتفع می‌سازد، یا بنابر سناریو همزیستی بودوسکی (1976)، شکلی از گردشگری که منابع را عاقلانه مصرف کرده و محافظت می‌کند تا به این شکل دوام درازمدت آنها را تامین کند. اساسا، گردشگری پایدار به حداقل کردن تاثیرات منفی و حداکثرسازی تاثیرات مثبت می‌پردازد. با اینکه ممکن است گردشگری پایدار به مثابه شکلی از توسعه پایدار (یعنی توسعه به مثابه فرآیند) و همچنین محملی برای حصول توسعه تلقی شود، اما چنین رابطه مستقیمی بین این دو عبارت وجود ندارد. همانطور که از تعریف بالا قابل درک است، وجوه متعددی برای پایداری گردشگری قابل برشماری است  که به طور عام در دو دسته انسانی و محیطی قابل طرح و تقسیم می‌باشند. مسائل و دغدغه‌های محیطی در زمینه پایداری گردشگری دارای ادبیات گسترده‌ای هستند و در واقع می‌توان گفت شناخته شده‌ترین وجه پایداری گردشگری می‌باشند. اما دغدغه‌های انسانی را می‌توان به سه مقوله پایداری اجتماعی، فرهنگی، و اقتصادی تقسیم نمود.  به لحاظ اقتصادی گردشگری مسئولانه­ای است که به حفظ منابع و افزایش ارزش فرهنگ و سنت بومی و محلی بها می­دهد. در این نوع گردشگری به ایجاد اشتغال و درآمد همراه با کاهش هر گونه اثر منفی بر محیط زیست و فرهنگ محلی بها داده می­شود.  

پایداری اجتماعی به توانایی یک اجتماع، محلی یا ملی، برای پذیرش درونداد‌های مختلف، از جمله مردم دیگر، برای مدت کوتاه یا طولانی و تداوم عملکرد بدون ایجاد ناهماهنگی‌های اجتماعی به دلیل این دروندادها و یا انطباق عملکرد خود به گونه‌ای که ناهماهنگی‌های ایجاد شده حذف گردیده و از بین برود، گفته می‌شود. پایداری فرهنگی به توانایی مردم برای حفظ یا وفق دادن عناصر فرهنگ خودی که آنها را از سایرین متمایز می‌کند، خطاب می‌شود. در مدل گردشگری پایدار اهداف چندگانه ای از قبیل قابلیت سوددهی اقتصادی، موفقیت محلی، افزایش کیفیت اشتغال، افزایش رفاه جامعه میزبان ، سرمایه اجتماعی، تجربه ارزشمند بازدید کننده،کارایی منابع حفظ محیط زیست، توانگری فرهنگی، انسجام فیزیکی، کنترل محلی و... مورد تاکید قرار گرفته است (موننت، 2007).

لذا یک شهر زیارتی پایدار که کارکرد عمده آن زیارتی است باید علاوه بر لحاظ نمودن مولفه های محیطی که وجه غیر انسانی پایداری است وجوه چندگانه انسانی (اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ) را نیز مد نظر قرار دهد.

 

شهرزیارتی- اسلامی پایدار

با تلفیق سه مفهوم شهر پایدار، زیارتی ( یا گردشگری مذهبی) و اسلامی مفهوم  شهر زیارتی- اسلامی پایدار به عنوان مفهوم پیشنهادی متضمن ملاحظات چندی است. چنانچه پیش از این ذکر شد شهر پایدار  دربردارنده ویژگی‌ها و مولفه‌های گوناگونی از وجوه طبیعی و اجتماعی گرفته تا عوامل فیزیکی و معنوی است، اسلامی بودن شهر ناظر بر میزان تطابق قالب های ذهنی و عینی شهر با آموزه های اسلامی است. شهر مقدس مشهد به دلیل وجود مضجع شریف رضوی (ع) مورد احترام شیعیان جهان بوده و لذا هم شهر مذهبی است و هم به واسطه مهم ترین جاذبه آن که زیارت مرقد مطهر رضوی است شهری زیارتی می باشد. مطابق تعریفی که از شهر اسلامی شد اطلاق اسلامی بودن برای شهر مشهد نیز جنبه پیوستاری دارد و به میزانی که شهر مشهد بتواند تبلور و تجلی مدیریت شده توسط "انسان کامل" و مطابق تعالیم الهی باشد شهری اسلامی خواهد بود.  لذا شهر زیارتی- اسلامی پایدار نیز شهری زیارتی است که با توجه نظری و عملی به آموزه­های  دین اسلام، مجموعه­ای از تعاملات پیچیده‌ی بین ابعاد اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، جمعیتی، منابع، محیطی، علم و فناوری، و آموزشی و ... را با فرآیندهای توسعه‌ای سیستمی، کل‌گرایانه و پویا مد نظر قرار داده  و اهداف اصلی آن تعالی معنوی، اصلاح کیفیت جامعه میزبان، تامین تجارب کیفی زائران و حفظ محیط زیست به عنوان میراث الهی باشد.

مدل مفهومی کنش

مدل مفهومی می‌تواند خاصیت تنظیم‌کنندگی فکری را داشته و به تنظیم قضایای وجودی و اثباتی بپردازد. نظریه تحلیلی کنش (پارسونز) ظرفیت آن را دارد تا در سطح میانی نظریه[1] به کار گرفته شده و به رمزگذاری، طبقه‌بندی مفهومی، نقشه‌برداری و توصیف قلمرو موضوعی بپردازد (چلبی،1385: 46). این نظریه می‌تواند به توصیف و طبقه‌بندی اعیان فرهنگی و اجتماعی کمک نموده و وسیله‌ای برای نظم بخشی به فکر باشد. در این معنا هدف از نظریه یا چارچوب مفهومی استفاده از وسیله‌ای برای پاسخگویی به پرسشی واقع‌نگار است تا بتوان به توصیف قلمرو موضوعی پرداخت. به عبارتی در ارتباط با موضوع حاضر، مدل مفهومی کنش ابزاری فکری برای تعیین وجوه مورد نظر در اجتماع جامعه ای شهر زیارتی  است و اینکه بایستی چه نوع نقشه، طبقه­بندی و ملاحظاتی در آن مدنظر قرار گیرد. در نظریه عمومی کنش  نظام اجتماعی در سطح جامعه کل به عنوان نظام جامعه ای تعریف می شود که این نظام خود از چهار نظام فرعی تشکیل می شود. در میان چهار نظام اصلی موجود[2] در فضای کنش نظام اقتصادی پویاترین نظام است. این نظام بر سه نظام دیگر اثر گشایندگی دارد. در مقابل در حوزه نظام اجتماعی اثر انسدادی وجود دارد و به تنظیم هنجاری سایر نظام‌ها می‌پردازد. نظام اجتماعی ناظر بر روابط اجتماعات است که با تولید احساس جمعی، زمینه احساس تعهد به اجتماع را فراهم می‌آورد. نظام سیاسی اثر دوگانه بازکنندگی و کنترلی دارد. حوزه نظام فرهنگی، تولید و توزیع اندیشه‌ها، معارف، ارزشها و قواعد گوناگون در جامعه را عهده­دار است (چلبی،1385: 34-33). ارتباط بین عناصر چهارگانه در تصویر 1 نشان داده شده است. چنانچه ملاحظه می­شود نظام اقتصادی اثر گشایندگی بر سایر نظام­ها داشته و در حالت حداکثری پیچیدگی نمادین و شقوق کنش قرار گرفته است. نظام اجتماعی در نقطه مقابل از طریق نظام هنجاری و تنظیم روابط اجتماعی اثر انسدادی دارد اما همبستگی و احساس تعهد اجتماعی از مهم­ترین کارکردهای آن است. نظام سیاسی اثرکنترل کنندگی داشته و اصلی­ترین کارکرد نظام فرهنگی جامعه­پذیری و تنظیم نمادین جامعه است. 

زیاد

 

                           گشایش                                                                    تخصیص

نظام اقتصادی

نظام سیاسی

 

نظام فرهنگی- اجتماعی

نظام اجتماعی

          شقوق ممکن کنش

 

تعمیم                                                                       انسداد

 

 

             زیاد                                                                                            کم

                                                     شکل 1.نظام جامعه­ای                                منبع:چلبی،1385: 33

 

به تبعیت از مدل مفهومی مذکور اگر قصد برشماری و ذکر مصادیق تجربی عناصر چهارگانه نظام جامعه شهر زیارتی را داشته باشیم می­توان نظام اقتصادی شهر زیارتی را مجموعه محصولات و خدمات مبادله شده بین کنشگران شهر دانست که وسیله ارتباطی اصلی آن پول می باشد و عمده روابط کنشگران روابط مبادله ای است ارائه کالاها و خدمات اثر گشایندگی برای سه نظام دیگر شهری خواهد داشت البته به نسبتی که این نظام با سایر ابعاد ترکیب شود ویژگی های چند بعدی و پیچیده ای می­یابد. اما نظام سیاسی شهر که در مجموعه قواعد و مدیریت شهری آن تبلور می­یابد خاصیت کنترلی داشته و به بسیج منابع، قدرت و سازماندهی آن می پردازد و رسانه اصلی ارتباطی آن قدرت می باشد. نظام اجتماعی روابط عاطفی و نظام فرهنگی رابطه گفتمانی را بر عهده دارد. کار اصلی نظام اجتماع تولید احساس جمعی و احساس تعهد نسبت به اجتماع است. از طریق روابط گفتمانی، نمادها ،مفاهیم و اندیشه ها رد وبدل می شوند.

بنابراین نظام اجتماعي شهر زیارتی بايد در ارتباط با محيط دروني، يعني اجزاء داخلي نظام و محيط بيروني، يعني نظام هاي پيراموني چهار الزام يا ضرورت كاركردي را به شرح زير تامین نمايد:

1- كاركرد انطباق: (A): يعني دستيابي نظام به منابع بيروني و سپس توزيع آن منابع درون سيستم

2- دستيابي به هدف (G): توانايي نظام در تعيين اهداف سيستم و برانگيختن و بسيج نيروها و انرژيهاي درون نظام براي دستيابي به اهداف.

3- انسجام يا يگانگي (I): به معناي توانايي نظام در حفظ همبستگي و انسجام عناصر دروني و جلوگيري از وارد شدن آسيب جدي به خود.

4- حفظ الگوهاي نمادهاي نهفته (L): عبارتست از فرايندهاي ذخيره و توزيع انرژي انگيزشي در نظام. اين كاركرد خود شامل دو مسئله «حفظ الگو» است كه تهيه و تدارك نمادها، عقايد، سلايق و داوريها از طريق نظام فرهنگي را دربر مي‌گيرد و ديگري «مديريت تنش» كه به معناي رفع اختلافات كنشگران داخلي است. اختلال در هر يك از چهار كاركرد فوق الذكر موجب اختلال در كلّ نظام مي‌شود و تداوم و تعادل آن را به مخاطره مي‌اندازد. لذا نظام جامعه ای شهر زیارتی باید بتواند با توزیع منابع در درون سیستم شهر زیارتی امکان انطباق با محیط را فراهم نماید. تمهید زیرساخت های لازم در محیط زندگی شهری این وجه را تامین می نماید. لازم به ذکر است که وجه محیطی (یا کارکرد سازگاری با محیط) نیز قابل تجزیه به چهار وجه سیستمی است یعنی وجه صرفا اثباتی و محیطی مانند معماری شهری یا زیرساخت حمل و نقل درون شهری نیز در چهار وجه اثباتی و محیطی (مثلا کیفیت سیستم حمل و نقل)، قواعد و سیاستگذاری مربوطه، روابط اجتماعی یا ارتباط انسانی با تکنولوژی مربوطه و  دانش و تکنولوژی (بعد فرهنگی) آن قابل بررسی است و اختلال در هریک از کارکردهای چهارگانه نظام محیطی، سبب اختلال و بی نظمی در سیستم خواهد شد.

کارکرد دستیابی به هدف در شهر زیارتی ناظر بر نحوه مدیریت و سیاستگذاری در توزیع منابع ارزشمند در بین برخورداران از سیستم شهری (میزبانان و زائران) است. خرده نظام سیاسی در این معنا نیز در چهار وجه جزئی تر قابل بررسی دقیق تر می باشد. اما خرده نظام اجتماعی شهر زیارتی به عنوان يك نظام كنش، ناظر بر حوزه تعاملات اجتماعي ميان كنشگران، اعم از فردي و جمعي است. متناسب با چهار حوزه يا چهار الزام كاركردي نظام كنش با چهار خرده نظام تعاملي شامل «نظام اقتصادي، نظام سياسي، نظام فرهنگي و نظام اجتماعي» روبرو است. نظام اقتصادي قلمرو كنش‌هاي رقابتي و مبادله‌اي در بازار (مبادله كالا و خدمات)، نظام سياسي در حوزه اقتدار و كنش سياسي توسط قدرت كنترل شده و به نظم در مي‌آيد، نظام فرهنگي مبتني بر «گفتمان» و روابط گفتماني توسط معرفت و استدلال هدايت مي‌شود و بالاخره نظام اجتماعي مبتني بر دلبستگي متقابل يا روابط عاطفي است و تعهد به اجتماع و هنجارهاي آن كنش اجتماعي را تنظيم مي‌كند. در واقع نظام اجتماعي نيروي عاطفي و احساسي ضروري براي شكل‌گيري «ما»ي جمعي را فراهم مي‌آورد. انواع اجتماعات ديني، قومي، محلي، منطقه‌اي، همسايگي و محله‌اي حاصل اين نيروي عاطفي است.

 
   

 

 

 

 

شکل2- نظام اجتماعی

حاصل مجموعه روابط مبادله‌اي ميان نظام شخصيت و نظام اجتماعي و نيز ميان خرده نظام‌هاي اجتماعي، مجموعه‌اي از گرايشات، هنجارها، احساسات و كنش‌هاي اجتماعي در سطوح خرد و كلان است. خرده نظام فرهنگی نیز عهده دار ایجاد اشتراک نمادین ،احساسات،پنداشت ها و ارزشهای مشترک است. تحقق وحدت نمادین در اجتماع جامعه ای شهر مذهبی نیز در چهار وجه وجودشناسی، امکان شناسی، تکلیف شناسی و ارزش شناسی قابل بررسی است.

 

مدل واقعه اجتماعی

مدل واقعه اجتماعي تام (گورویچ،1349) همانند مدل مفهومی کنش (پارسونز،1967) خاصیت تنظیم‌کنندگی فکری را داشته و ظرفیت آن را دارد تا در سطح میانی نظریه به کار گرفته شده و به رمزگذاری، طبقه‌بندی مفهومی، نقشه‌برداری و توصیف قلمرو موضوعی بپردازد.

واقعه اجتماعی در این معنا جمع بين امور انضمامي و انتزاعي است. امور انضمامي قالب‌هاي اجتماعي يا تجمعات انساني هستند كه به ترتيب از اشكال كوچك به بزرگ شامل پيوستگي اجتماعي (جماعت و انبوه خلق يا تجمع‌هايي كه تداوم ندارند)، گروه اجتماعي (افرادي كه داراي تعامل نسبتاً مستمر، هنجارها و نقش‌هاي مشخصند)، قشر اجتماعي، طبقه‌ اجتماعي جامعه و تمدن است.  امور انتزاعي لايه‌هاي واقعيت اجتماعي است كه به ترتيب از محسوس به انتزاعي طبقه‌بندي شده هر كدام از تجمع‌هاي انساني يا قالب‌هاي اجتماعي فوق داراي لايه‌هايي از واقعيت اجتماعي هستند كه به ترتيب شامل "لايه مورفولوژي يا بوم شناختي، عملهاي سازمان يافته، هنجارها، نقشها، ارزشها و باورها، دانشها، رفتارهاي نوآور، روحيه جمعي" است.  اين لايه‌ها در عين تمايز و جدايي به يكديگر وابسته و در هم تأثير دارند ميزان پيوستگي و انفصال و سلسله مراتب اين لايه‌ها به انواع پديده‌هاي اجتماعي تام بستگي دارد و تعداد لايه‌هاي نيز امر ثابتي نبوده و ممكن است به اقتضاي مسئله مورد بررسی كم يا زياد گردد. براين اساس در شهر زیارتی  زائرین (گردشگران مذهبی) و میزبانان در يك قالب اجتماعي قرار دارند مانند قشر جوان، قشر تحصيلكرده  و يا كم سواد و بي‌سواد يا طبقه اجتماعي پايين و بالا كه مي‌توان عناصر و لايه‌هاي ژرفنايي واقعيت اجتماعي را با تداخل و پيوستگي يا جدايي لايه‌ها در بين قالب‌هاي مختلف مشاهده نمود. به اين ترتيب مي‌توان زیارت را به عنوان پدیده اجتماعي در بين قالب‌هاي اجتماعي مختلف- قشرها و طبقات گوناگون، و...- بر حسب لايه‌هاي اجتماعي توصيف نمود. امور انضمامي ”قالبهاي اجتماعي“  و امور انتزاعي ”لايه‌هاي ژرفنايي“ واقعيت اجتماعي­اند.

چنانچه پیشتر اشاره شد لایه­های ده گانه به تناسب موضوع بررسی قابل تغییر است به این ترتیب پیشنهاد می­شود که ده لایه مورد نظر در ارتباط با پدیده زیارت به شش لایه به شرح زیر کاسته شود. ساده‌ترين و بيروني‌ترين لايه پديده اجتماعي لايه موروفولوژيك و اكولوژيك است كه شامل: محيط طبيعي، جغرافيايي، محيط جمعيتي، تأسيسات و تجهيزات شهري، خيابانها و ترافيك  و.... است. اين امور همه بدان جهت اجتماعي‌اند كه در آنها نشاني از عمل جمعي مي‌توان باز يافت. (گورويچ،1349:111). به اين ترتيب شاخص­های زیرساختی و محیطی زیارت که انضمامی ترین شاخص­ها را شامل می­شود در لایه نخست قرار می­گیرد. لايه دوم، لايه ‌سازماني اجتماعي يا رفتارهاي منتظم جمعي است که متناسب با موضوع شهر زیارتی،  الگوهای سیاستگذاری، مدیریت شهر زیارتی و نقش های سازمانی مرتبط با زیارت را شامل می­شود. تظاهر نقشهاي اجتماعي در زمينه‌هاي مختلف فعاليتهاي جمعي و از جمله زمينه‌هاي اقتصادي  (با تقسيم كار اجتماعي و فني)، سياسي، فرهنگی و اجتماعی در ارتباط با موضوع بررسی حاضر نقش های میزبان و زائر در موقعیت های مختلف قابل تحلیل می باشد .

لايه سوم هنجارها و الگوهای رفتاری عمومی و جمعي را شامل می شود. رفتارهای جمعی از رفتارهای مبتنی بر شعائر و مناسک، عرف،عادت، اخلاق يا سبك زندگی و رفتارهای مبتنی بر ذوق و سلیقه و حتی رفتارهای جمعی غیرمنظم متغیرند. لایه چهارم را گرایش های بنیادین می دانیم که شامل گرایش­ها و نگرش­های میزبانان و زائران به خویش، انسانهای دیگر، دین و زیارت است. (همان : 113). در واقع گرايشهاي جمعي لايه‌هاي غير ارادي‌تر واقعيت اجتماعي را محسوس مي‌گرداند. گرايشهاي جمعي قالبهايي هستند كه در آن رمزهاي اجتماعي متظاهر شده و ارزشهاي اجتماعي مخصوص پذيرفته و يا رد مي‌شوند (همان: 118 – 117).

لايه پنجم نمادها (شهر زیارتی) و لایه ششم ارزش­ها و مطلوبیت های اجتماعی را شامل می شود. در این لایه ارزشهای میزبانان و زائران قابل بررسی می باشد.

شکل 3- لایه­های شش گانه زیارت

برای انطباق این مدل مفهومی با موضوع نوشتار حاضر می­توان از تعریف مشکل اجتماعی با استناد به این الگو بهره گرفت. در این رویکرد مشكل اجتماعي هر گونه عدم تعادل بين اين عوامل و شرايط ناشي از آن است (صديق اورعي،1374 :8-47). در طبقه­بندی مشكلات اجتماعي سه حالت متصور است: 

  1. ناهماهنگي عناصر يك لايه با عناصر ديگري از همان لايه، مانند ناهماهنگي جمعيت، تراكم جمعيت يا ساختار معماري در وضع مسكن، یا ناهماهنگی جمعیت با زیرساخت حمل و نقل یا ناهماهنگی جمعیت با شرایط سلامت اکولوژیک در لايه مورفولوژيك.
  2. ناهماهنگي عناصر يك لايه با عناصر لايه ديگر در يك قالب، مانند ناهماهنگي در ساختار جمعيت، با عنصري از لايه هنجارها در قالب جامعه زائر یا میزبان (شهر زیارتی).
  3. ناهماهنگي عناصر يك لايه با عناصر همان لايه در قالب‌هاي مختلف مانند اختلاف ارزشها و يا هنجارها در بین زائران و میزبانان.

اگر شهر مطلوب یا شهر زیارتی مطلوب شهری با حداقل عدم تعادل­ها تعریف گردد، لذا شهر زیارتی مطلوب، شهری است که درون و بین لایه های چندگانه در قالب شهر یا جامعه شهری تعادل لازم موجود باشد.

 

بحث و نتیجه­گیری

مفهوم «شهر» براساس معيارهاي مختلف -از جمله معيارهاي جمعيت، نوع فعاليت، مورفولوژي (ريخت شناسي) و معيار جامعه شناختي («تراكم اخلاقي يا رابطه‌اي به عنوان معيار اساسي تعريف شهر)- تعاريف گوناگوني دارد. شهر زیارتی نیز شهری است که کارکرد عمده و وجه ممیزه آن موقعیت زیارتی آن است. اما شهر اسلامی بیشتر ناظر بر پایبندی عملی و نظری به آموزه­های اسلامی در فضاها، روابط و ساختارهای یک جامعه شهری است که نه مفهومی دو وجهی بلکه مفهومی پیوستاری است. از تلفیق این دو مفهوم با مفهوم پایداری که ناظر بر توجه همزمان به آثار توسعه شهر در ابعاد اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و فرهنگی است، مفهوم شهر زیارتی- اسلامی پایدار پیشنهاد شد. با استعانت از رویکرد سیستمی و دو طرح فرانظری مدل مفهومی کنش و مدل واقعه اجتماعی عناصر چندگانه محیطی،سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بر حسب مدل مفهومی کنش، به عنوان مولفه های اصلی تلقی شدند که هریک به فراخور بحث قابل تجزیه به مولفه های خردتری نیز هستند. آنچه در نظریه مفهومی کنش مورد تاکید می باشد، نحوه تعامل بین خرده نظام ها و نحوه نفوذ آنها در یکدیگر است که هریک می تواند آثار متفاوتی به همراه آورد. مدل لایه بندی واقعه اجتماعی نیز رویکردی دیگر در مفهوم سازی سیستم شهر زیارتی و پدیده زیارت است که با مفهوم سازی لایه ای  وجوه انضمامی تا انتزاعی واقعیت می­تواند الزامات تعادل یا عدم تعادل سیستمی شهر زیارتی را مفهوم سازی نماید. امور انضمامی قالب اجتماعی و گروههای انسانی هستند که در هریک امکان بررسی لایه های عمیق تری از واقعیات اجتماعی وجود دارد. برای آنکه کیفیت تجربه زیارتی زائران در شهر زیارتی مشهد ارتقاء یابد باید تعادل لازم در درون و بین لایه های واقعیت اجتماعی از محیط و زیرساخت های شهری تا نمادها و ارزشهای اجتماعی بوجود آید.  

 

فهرست منابع:

- پاپلی یزدی،محمد حسین ، سقایی،مهدی (1385)، "گردشگری (ماهیت و مفاهیم)"، تهران:سمت.

- چلبی، مسعود (1375)، "جامعه شناسی نظم تشریح و تحلیل نظری نظم اجتماعی"، تهران:نی.

- چلبی، مسعود (1383)، "چارچوب مفهومی پیمایش ارزشها و نگرش های ایرانیان"، تهران: دفتر طرح های ملی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.- چلبی مسعود (1385)، "تحلیل اجتماعی در فضای کنش"، تهران: نی.

-  خیرخواهان، جعفر (1387)، «شاخص رقابت­پذيري گردشگري: شناسايي عوامل موثردرتوسعه صنعت گردشگري»آبان، سلسله نشست­های ماهانه جهاد دانشگاهی مشهد.

- دانش، جابر(1389)، مبانی شکل­گیری و اصول سازمان­یابی کالبدی شهر اسلامی، فصل­نامه مطالعات شهر ایرانی اسلامی، شماره 1

- رهبری ، مهدی : گردشگری و توسعه پایدار ، مقالات نقش گردشگری در توسعه مازندران ، رسانش ، 1384.

 - کاظمی، مهدی (1385)، "مدیریت گردشگری"، تهران :سمت .

- کلانتری خلیل­آباد، حسین، صالحی، سید­احمد، رستمی، قهرمان(1389)، نقش تاریخی وقف در شکل­گیری شهر اسلامی، فصل­نامه مطالعات شهر ایرانی اسلامی، شماره 1.

 -گورویچ، ژرژ (1349)،جبرهای اجتماعی اختیار و آزادی انسان، ترجمه حبیبی حسن.

-  میدری،احمد و جعفر خیرخواهان (1383)، «حكمراني خوب: بنيان توسعه»،مركزپژوهشهاي مجلس شوراي اسلامي، تهران.

- نقی­زاده، محمد(1389)، تاملی در چیستی شهر اسلامی، فصل­نامه مطالعات شهر ایرانی اسلامی، شماره 1.

- واسطی شیخ عبدالحمید (1388)،"نگرش سیستمی به دین"،مشهد: موسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام.

 منابع لاتین

  • Crouch, G. and J. R. B. Ritchie (1999). "Tourism, Competitiveness, and Societal Prosperity" , Journal of Business Research. 44 (3): 137-152.
  • Getz, D. (1994). "Residents' Attitudes Towards Tourism: A Longitudinal Study in Spey Valley, Scotland", Tourism Management. 15 (4): 247-258.
  • Getz,Donald,Models in tourism planning toward integration of theory and practice, tourism management,march 1986,pp 21-32.
  • Wahab, Salah and Pigram, John J. (1997), Tourism Development and Growth: The Challenge of Sustainability, London: Routledge.
  • WCED : Our Common Future , Oxford University Press , Oxford , 1987.

 

 

 

 

 

 

 

 

نویسندگان: مژگان عظیمی هاشمی، جعفر خیرخواهان، سعید شریعتی، رضا رضوانی

مشخصات نویسندگان:

نام و نام خانوادگی: مژگان عظیمی هاشمی

دکتری جامعه شناسی اقتصادی و توسعه، استادیار پژوهش گروه پژوهشی علوم اجتماعی جهاد دانشگاهی مشهد، پژوهشکده گردشگری

آدرس: میدان آزادی، پردیس دانشگاه فردوسی مشهد، جهاد دانشگاهی، پژوهشکده گردشگری

تلفن: 09155014147

آدرس پست الکترونیک:mozhgan.azimi@yahoo.com

نام و نام خانوادگی: جعفر خیرخواهان، دکتری  اقتصاد، پژوهشگر گروه اقتصادشهری جهاد دانشگاهی مشهد، پژوهشکده گردشگری

نام و نام خانوادگی: سعید شریعتی، کارشناسی ارشد جامعه شناسی، عضو هیات علمی گروه پژوهشی علوم اجتماعی جهاد دانشگاهی مشهد، پژوهشکده گردشگری

نام و نام خانوادگی: رضا رضوانی،  کارشناسی ارشد مدیریت و برنامه ریزی توریسم، پژوهشگر گروه پژوهشی علوم اجتماعی جهاد دانشگاهی مشهد، پژوهشکده گردشگری

 

1- چلبی (1385) نظریه را فضایی سلسله مراتبی می‌داند که حاوی سه لایه می باشد. لایه مستقردر راس حاوی پیش فرضها ، لایه میانی حاوی طرح‌های نظری به همراه سازه ها و لایه تحتانی شامل نظریه (های) محتوایی (اعم از قضایای اثباتی، وجودی و هنجاری). 

[2]- چهار نوع مقتضیات کارکردی انطباق adaptation (فازA) ، تحصیل هدف goal attainment (فاز G)، انسجام integration (فاز I)، حفظ الگوی نمادی نهفته latent pattern maintenance (فازL) برای نظام پاسخگوی چهار مشکل مواجهه با محیط بیرونی و بقا، تحصیل هدف، هماهنگی و همکاری بین اجزای نظام و مشکل تولید، اشاعه و حفظ رموز برای بقای هر نظام است.